رویای صادقه شهدای مدافع حرم
چکیده
رویای صادقه شهدای مدافع حرم یکی از موضوعات مهمی است که باید به آن پرداخته شود. رویای صادقه شهودی است که در حالت خواب صورت می گیرد، رویاهای صادقه مربوط به آینده بوده و پرده از روی اسراری بر می دارند که به حقیقت می پیوندند.
در قرآن به هفت مورد از این رویاهای صادقه اشاره شده است، و از مجموعه آیات به خوبی استفاده می شود که قسمتی از رویاها ممکن است منبعی برای درک پارهای از حقایق گردد.
و یا به تعبیر دیگر امکان دارد مسئله کشف و شهود در رویا تحقق یابد و نه در بیداری ،فقط این گونه رویا ها طبق آیات قرآن کریم بر سه گونه تقسیم می شود:
۱) بعضی عیناً و بدون هیچ گونه تغییری در بیداری رخ میدهد مانند: رویای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد زیارت خانه خدا در سوره فتح آمده است.
۲) خواب هایی که به صورت تعبیر تحقق می یابد، یعنی حتما نیازمند به تفسیر است، تفسیری که جز معبّر آگاه از آن باخبر نیست، مانند رویاهای چهارگانه حضرت یوسف علیه السلام و سلطان مصر و زندانیان که همه در سوره یوسف ع منعکس شده است.
۳) رویاهایی که جنبه حکم و فرمان دارد و نوعی از وحی در حالت خواب محسوب میشود، مانند رویای حضرت ابراهیم علیه السلام ولی مفهوم این سخن آن نیست که هر خوابی می تواند به عنوان کشف و شهود تلقی شود؛
بلکه بسیاری از رویاها مصداق همان اضغاث احلام (خواب های پریشان) و فاقد تعبیر است، رویاهایی که نتیجه فعالیت نیروی تَوهّم و یا محرومیت ها،و ناکامیها و ناراحتی هاست.
مقدمه
خواب، یکی از اساسی ترین عناصر حیات است که در آن، قوام بدن استوار می شود انسان به طور متوسط شانزده ساعت فعالیت می کند و دست کم به هشت ساعت خواب و یا استراحت نیاز دارد.
که بخش اعظم این استراحت، همان خوابیدن است. اگر انسان نتواند بخوابد، دچار بیماری هایی می شود که نتیجه آن افسردگی و ناتوانی و… در انجام وظایف انسانی است.
اهمیت خواب تا آنجاست که در دین مبین اسلام آدابی برای آن بیان نموده است.
معنای خواب وحقیقت ان
از نظر اهل لغت، خواب حالت آسایش و راحتی است که به واسطه باز آمدن حواس ظاهره ازفعالیت و فقدان حس در انسان و حیوانات بروز می کند. بعضی آن را بیهوشی سنگینی که بر قلب عارض می شود،
و برخی استراحت اعصاب مغز و مرگ سبک بیان کردهاند، چنانکه امام رضا علیه السلام فرموده است : سلطنت خواب، بر مغز است .در بیان قرآنی خواب (توفی روح )و همانند مرگ است.
که خدای متعال با تصرف در وجود و جدا کردن جسم و روح انجام میدهد. علامه طباطبایی خواب را از کار افتادن و راکد شدن حواس حیوان باعارض شدن عوامل طبیعی در بدن می داند.
اهمیت خواب
امام صادق علیه السلام خواب را لازمه ی حیات هر موجود زنده دانسته است. خواب مانند خوردن و آشامیدن، غریزیِ وجود هر حیوان و نیازی ضروری است که زندگی او بر آن متوقف است.
بعضی معتقدند نظام خواب و بیداری، از عجایب زندگی انسان است، چنان که خداوند آن را از نشانههای خود شمرده است.
خدای متعال که انسان را از خاک آفریده و او را موجودی ضعیف قرار داده است، در نظام عصبی مغز او برنامه و قانونی گذاشته است که اگر قوای عصبی بر اثر خستگی فکری یا جسمی دچار ضعف و سستی شوند،
با اجرای آن برنامه، نیروی عصبی به حالت اولیه باز می گردد و آن برنامه، همان خواب است. در خواب چیزی همانند مرگ بر انسان عارض میشود که ادراکات را از کار میاندازد.
و اعصاب را مانند مواد مخدر بی حس می کند، در حالیکه حرکات اساسی بدن تعطیل نمیشود و تنها بدن سست میشود و از کار میافتد تا مقدار زمان لازم بگذرد و قدرت از دست رفته به بدن بازگردد و با حال خوش از خواب برخیزد و حیات کامل به انسان بازگردد.
زمان خواب
خوابیدن در زمان مناسب، آثار جسمی و روحی فراوانی به دنبال دارد. کسانی که برای بیداری خود و بهره بردن از آن برنامه داشته باشند باید زمان خواب خود را تنظیم کنند.
همچنین کسانی که به سلامت و شادابی جسم خود اهمیت می دهند و، وضعیت جسمی آنان در زندگی شان نقش دارد ،باید برای زمان خواب خود برنامه داشته باشند.
قرآن از خواب هم در شب و هم در روز یاد کرده است(ومن ایاته منامکم باللیل والنهار…(۱)
دربرخی دیگر از آیات نیز خدای متعال شب را زمان آرامش قرار داده است:
(وجعل اللیل سکنا)(۲) با توجه به این آیات طبیعی ترین زمان برای خواب شب است، چنانکه در آیه می فرماید: (الله الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه والنهار مبصرا ان الله لذو فضل علی الناس ولکن اکثرالناس لایشکرون(۳)
خداست که شب را برای شما پدید آورد تا در آن بیارامید و روز را روشن کرد تا در آن ببینید و روزی بجویید، نیم نگاهی به سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حاکی از آن است که آن حضرت زمان خواب خود را به گونه ای منظم می کرد،
که نیرو و نشاط لازم برای بیداری ارادی در شب را داشته باشد و بتواند بخشی از شب را به عبادت و شبزندهداری اختصاص دهد ان حضرت اول شب را می خوابید و پس از مدتی استراحت، بیدار می شد و به تهجد می پرداخت.. اما وقتی صدای اذان را می شنید از جا می پرید.
کیفیت خواب
اهل بیت اعمال خود را به گونه ای انجام می دادند که رنگ و جهت خدایی داشته باشد از آنجا که اهل بیت الگوی سبک زندگی انسان ها هستند کیفیت خواب باید به سبک خاصی باشد که آنها داشته و به آن سفارش کردند مانند خوابیدن رو به قبله بر پهلوی راست.
خواب در قرآن
از جمله موضوعات مطرح شده در قرآن، خواب و خواب دیدن( رویا) است که تنها در سوره یوسف به سه نمونه رویای سرنوشت اشاره شده است، با آنکه خواب و رویا، بخشی از زندگی انسان است،
و یک سوم از عمر انسان در خواب سپری می شود، و آدمی در عالم خواب با رویاهای گوناگون دست به گریبان است، اما هنوز اکثر مردم از حقیقت خواب و خواب دیدن بی خبرند.
خواب ،خواب دیدن و تعبیر رویا از دیر باز مورد توجه ملت ها بوده و هنوز نیز برای انسان ها حائز اهمیت است. دانشمندان، فلاسفه و اندیشه وران، درباره حقیقت خواب و رویا اختلاف نظر دارند.
قرآن کریم که ریشه همه معارف اسلامی است از چند رویای مهم تاریخی و دارای اهمیت فراوان نام برده و همچنین در چند آیه، حقیقت و ماهیت خواب نیز بیان شده است.
مراد از سبت
( وجعلنا نومکم سباتا)
به هنگام آرمیدن، بخش عظیمی از فعالیت های روحی و جسمی انسان تعطیل میشود و در پرتو آن اعضای فرسوده بازسازی می شود. روح و جسم تقویت می گردد، نشاط تجدید می شود،
و سرانجام پس از رفع هرگونه خستگی و ناراحتی، آمادگی دوباره برای کار و تلاش و حضور جدی در عرصه اجتماع فراهم خواهد شد. واقعیتی که در فرهنگ قرآن با واژه( سَبت) یعنی قطع کوششهای جسمانی و روحانی بیان شده است.
(وجعلنا نومکم سباتا ) ما خواب شما را مایه آرامش و آسایش قرار دادیم (۳)
سخنان خداوند متعال
در سخنی دیگر، پروردگار حکیم به حقیقتی شگرف اشاره می کند، از تحویل و تحول در روح آدمی به هنگام خواب خبر میدهد ،و می فرماید:(الله یتوفی الانفس حین موتها والتی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت……)(۴)
ترجمه :خداوند تمام روح ها را موقع مرگ باز می ستاند و همچنین روحی راکه در موقع خواب نمرده است، قبض می کند آنگاه روحی که مرگ بر او واجب کرده است، نگاه می دارد و دیگر روح ها را تا هنگامی معین به سوی دنیا باز می فرستد.
حادثه ای که در آن نشانه های قدرت خداوند ی برای صاحبان خرد و اندیشه به چشم می خورد.
تفاوت خواب با مرگ
پیشوایان معصوم علیه السلام از جمله رسول اکرم صلی الله علیه و آله با اشاره به سخنان پروردگار، خواب را برادر مرگ دانستهاند(۵)
همچنین امام علی علیه السلام خواب را موجب راحتی از درد، آسایش تن و آرامش اندیشه و روان بیان کرده اند(۶)
با این تفاوت که مرگ( خواب شدید و بزرگ) معرفی شده است و در خواب انسان به سفری که رفته و اکنون پس از بیداری باز میگردد، توجهی ندارد، اما در مرگ این سفر برای او و اطرافیان روشن است.
کیفیت خواب از دیدگاه خداوند
در گفتاری دیگر، پروردگار بزرگ به کیفیت خواب اشاره کرده می فرماید: (و هو الذی یتوفاکم باللیل ویعلم ما جرحتم با لنهار.. …) و اوست کسی که شبانگاه روح همه شما را به هنگام خواب می گیرد و آن چه را در روز به دست آورده اید، می داند، سپس شما را درآن بیدار می کند..(۷)
در نگرشی دوباره درمییابیم که خواب هرچند از نظر جسمی و ظاهری، تعطیل قوای طبیعی است اما از نظر روحی و نفسی، نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت خواهد بود.
از اینرو ماهیت حقیقی خواب (مانند مرگ) از نظر علم مجهول باقی مانده است و آن چه از این منظر شناخته شده بخشی از جریانات جسمانی است که در قلمرو بدن صورت می گیرد(۸)
در حالی که خواب جلوه ای دیگر از حیات انسان و رجوع روح او به ملکوت دانسته شده است و سفارش بسیاری نسبت به آرمان گرایی در عرصه زندگی و در حالت خواب و بیداری بیان شده است تا ساعات و لحظات خواب با نگاهی فراتر از ظاهر رفاهی و تن آسایی نگریسته شود.
روایتی از امام صادق علیه السلام فرمود:
( مَن نام بعد فراغه مِن اداء الفرائض والسنن والواجبات من الحقوق فذلک نوم محمود) (۹)
کسی که پس از انجام تکالیف و مستحبات و واجبات از حقوقی که به عهده دارد به خواب رود، این خواب، خوابی پسندیده و ستایش شده خواهد بود.
طهارت هنگام خواب
از آنجا که تمام روح ها به هنگام خواب در دست خداوند قرار می گیرد، به پاکی و طهارت در زمان خواب توصیه بسیاری شده است.
امام علی علیه السلام می فرمایند: مسلمان نباید با حالت جنابت به خواب رود، بلکه با وضو در بستر قرار گیرد و هر گاه آب نیافت، تیمم کند، زیرا روح مومن به سوی خداوند متعال بالا میرود،
او را می پذیرد و به او برکت می دهد. هر گاه پایان عمرش فرا رسیده باشد او را در گنج های رحمتش قرار میدهد و اگر فرا نرسیده باشد او را با فرشتگان امین به پیکر بازمیگرداند(۱۰)(۱۱)(۱۲)
بیان یک روایت
(نُم نوم المعترین ولا تنم نومه الغافلین)(۱۳)
به خواب رو؛ اما خواب هوشیاران و آگاهان، نه خواب غافلان و بی خبران.
روایتی از پیامبر: این دیدگاه والا موجب گردیده که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم با صراحت بفرماید: (تنام عینی و قلبی یقظان)(۱۴) چشمانم به هنگام خواب، خواب می روند، در حالی که قلبم بیدار و بیناست.
خواب و بیداری شایستگان
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خواب خوبان و اندیشمندان یعنی افرادی که استراحت در زندگی را وسیلهای برای تجدید توان و تحصیل قوای خویش برای عبادت خداوند و خدمت خلق او مینگرند، عبادت می شمارد و می فرماید:
(نوم الصائم عباده ونَفَسه تسبیح)(۱۵)
خواب انسان روزهدار، عبادت است و نفس های او تسبیح خداوند خواهد بود.
روایتی از امام علی
در این نگرش تابناک، تفاوت بین خواب و بیداری شایستگان احساس نمی شود و شخصیت آنان در آیینه کلام امیرالمومنین پدیدار می گردد که فرمود:( حبذا نوم الاکیاس وافطارهم )(۱۶)(۱۷)(۱۸)
(خوشا به حال خواب هوشمندان و افطار آنان) همانگونه که خواب انسانهای صاحب یقین برتر از عبادت شک آلودگان عابد بیان شده است.(۲۰)(۲۱)(۲۲)(۲۳)
بی شک با روشنی رواق اندیشه، خواب های انسان رو به بیداری، آگاهی و هوشیاری می رود و گویی در خواب، دریافت هایی ارزنده چونان بیداران نصیب انسان می شود.
آن جا که نور مطلق و حیات مطلق و روشنایی مطلق مطرح شود، خواب برای او هیچ معنا و مصداقی نخواهد داشت؛ از این رو در قرآن کریم می خوانیم:
سخن خداوند متعال الله لا اله الا هوالحی القیوم لا تاخذه سنه ولا نوم له مافی السماوات ومافی الارض…..(۲۴)
خداست که معبودی جز او نیست زنده و برپا دارنده است، نه خوابی سبک او را فرا می گیرد، و نه خوابی سنگین، آنان که به نور و حیات بی کران الهی نیز اتصال یابند، چونان پروردگار هرگز مرگ کوچک( خواب) و مرگ بزرگ را احساس نخواهند کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
(النوم اخوالموت ولا یموت اهل الجنه) خواب برادر مرگ است و بهشتیان نمی میرند(۲۵)
رویا
رویا یا (خواب دیدن) ایتی دیگر از آیات بزرگ الهی است که ازسوی خداوند برای مدد رساندن به اندیشه و خرد بندگان وارسته و شایسته آفریده شده است.
عقل انسان علاوه بر محدودیت، در معرض خطا های بسیاری قرار دارد که غفلت و فراموشی برخی از آن هاست، از این رو نیاز به هدایت و راهنمایی خداوند از سوی پیامبران و فرستادگان الهی از یک سو و از طریق الهام و رویا از سوی دیگر برای دست یابی به خیر و مصلحت ضرورتی افزون می یابد.
علم لدنّی یا علم ربّانی که از طریق الهام و رویا به شایستگان عطا می شود، علاوه بر پیامبران به دیگر انسان های صاحب تقوا و دارای صفای دل و شفافیت روح نیز عطا خواهد شد.
الهام نوعی علم و آگاهی است که پروردگار مهربان به انسان می بخشد و در دل وی می افکند تا در پرتو آن، برخی اسرار بر او آشکار گردد و بعضی حقایق روشن شود، همانند قضاوت و داوری حضرت داوود علیه السلام و سلیمان علیه السلام(۲۶)
که در سوره انبیا به آن اشاره شده است یا تعلیم زره سازی به حضرت داوود علیه السلام (۲۷) یا آموزش خواب از طریق الهام به حضرت یوسف علیه السلام( ۲۸)
رویای صادقانه
رویا در قرآن تنها به معنای رویای صادقانه است که خداوند در جریان آن نوعی وحی یا الهام مشخصی به انبیای خود، یا دیگر مردم القا می نماید و یا حوادث آینده را به آنان بازگو می کند.
همانند رویای حضرت ابراهیم علیه السلام که در خواب می بیند مشغول ذبح فرزندش اسماعیل است،( ۲۹ )رویای یوسف صدیق علیه السلام که در آن یازده ستاره، خورشید و ماه در حال سجده به خود نظاره کرد (۳۰)
خواب مادر موسی که در آن الهام قلبی نسبت به گذاردن طفل در صندوقچه به او شده است (۳۱) و سرانجام خوابهای حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ورود به مسجد الحرام با امنیت تمام،
با سرهای تراشیده و تقصیر کرده و در حالی که هیچ ترسی برای آنان از سوی مشرکان وجود نخواهد داشت( ۳۲)( ۳۳)( ۳۴) از این نوع است.
ارزش رویای صادقه
ارزش روشنگرانه رویا به گونه ای ست که مژده دنیا و آخرت نامیده شده است. وقتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره این آیه سوال شد:( لهم البشری فی الحیاه الدنیا وفی الاخره). (۳۵)
در زندگی دنیا و در آخرت بشارت و مژده برای آنان است پاسخ فرمود: بشارت، رویای حسنه ای است که مومن دیده یا برای او می بینند و مژده ای برای دنیا یا جنتی برای آخرت او خواهد داشت. این خواب های صادق، جزئی از نبوت و کمال دهنده آن است .(۳۶)( ۳۷ )(۳۸)(۳۹)
روایتی از پیامبر
چنین نگرشی موجب گردیده بود که حضرت صبحگاهان رو به اصحاب کرده بفرماید: هل من مبشرات؟آیا از شما کسی رویای صادقه دیده است؟ (۴۰)در بین همگان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیشتر ین رویا را می دید(۴۱)(۴۲)
و گاه در ثلث آخر شب یعنی ساعات آخرینِ استراحت، که پیش از اذان صبح بود، مشاهده می کرد (۴۳) گاه نیز می فرمود: الرویا من الله و الحلم من الشیطان (۴۴) رو یاهای صادق از خداوند و خواب های پریشان از شیطان است.
ویژگی خواب های پیامبر
ویژگی خواب های رسول اکرم صلی الله علیه و آله بدان گونه بود که نیازی به تعییر نداشت زیرا اتصالی آشکار با ملکوت داشته و به گونه ای واضح و شفاف بوده است،از این رو اینگونه توصیف می شد: (یاتیه مثل فلق الصبح)( ۴۵) همچون شکاف صبح، واضح و پیدا و به دور از ابهام خواب می دید.
قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری حفظه الله
شهادت:
شهادت قله است و قله بدون دامنه معنا ندارد. هر قله ای یک دامنه ای دارد؛ بسیاری از ماها آرزوی رسیدن به آن قله را داریم، خب باید از دامنه عبور کنیم، بایستی مسیر را در دامنه ی آن قله پیدا کنیم.
و از آن مسیر برویم تا به قله برسیم وَالا رسیدن به قله بدون عبور از دامنه ممکن نیست . این دامنه و این مسیر چیست ؟ اخلاص است ، ایثار است ، صدق است ، معنویت است ، مجاهدت است ، گذشت است ، توجه به خداست،
کار برای مردم است ، تلاش برای عدالت است، تلاش برای استقرار حاکمیت دین است؛ اینها است که مسیر را معین می کند و اگر شما از این مسیر رفتید ، ممکن است به قله برسید . آن کسی که به قله می رسد ، از اینجا باید برود و از این مسیر ها حرکت کند.(۱)
۱۴۰۰/۷/۲۴
رویای صادقه شهدای مدافع حرم
شهید محمد مسرور
محمد مسرور یکی از جوانان بسیجی کازرون بود که مدتی قبل داوطلبانه به یگان های مدافع حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری سلام الله علیها در سوریه پیوست.
و در جریان عملیات منتهی به آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا با آتش مزدوران سعودی و پیروان اسلام امریکایی بال در بال ملائک گشود.
(دست نوشته شهید محمد مسرور):
این خواب خیلی مرا خوشحال کرد. خواب دیدم که امام سجاد (علیه السلام) نوید و خبر شهادت من را به مادرم می گوید. و من چهره آن حضرت را دیده و فرمود: تو به مقام شهادت میرسی.
من در تمام طول عمر خود به این خواب دل بسته ام و به امید شهادت در این دنیا مانده ام و هم اکنون که این خواب را می نویسم یقین دارم که شهادت نصیبم می شود.
و منتظر آن هم خواهم ماند. تاکی خدا صلاح بداند من هم چون شهیدان به مقام شهادت برسم و به جمع آنها بپیوندم و هم اکنون در قنوت نمازم همیشه( اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)
است که خداوند شهادت را نصیبم کند از خدا هیچ مرگی را جز شهادت نمی خواهم.(۲)
شهید محمد شالیکار
خوابی که شهید مدافع حرم محمد شالیکار در کربلا دید در سوریه تعبیر شد. آبان سال ۹۴ محمد آقا برای اولین بار به سوریه رفت و ۲۱ آذر همان سال به شهادت رسید.
وقتی می خواستند ثبت نام کنند برای بردن نیروها ، شهید شالیکار کربلا بود و آنجا شنیده بود. پسر عمویش هم در سپاه مازندران بود. حاج محمد سریع خود را میرساند لب مرز تا برگردد.
با من تماس گرفت وگفت و گفتم من دارم میام که بروم سوریه ، گفتم محمد آقا راه را یکسره نیا خطرناک است. گفت نه، باید زود برگردم.
درکربلا خواب حاج حسین بصیر را میبیند که همه در جایی هستند ، و تعدادی هم با لباس رزم کنار او ایستاده اند. حاج حسین بصیر یک به یک می آید و کمربند های بقیه را محکم میکند و می گوید داریم میرویم به سمت سوریه .
خواب شهید مدافع حرم در کربلا تعبیر شد. همسر شهید شالیکار میگوید : یک روز به دوستانم در حالی که گریه میکردم گفتم که بچه ها اذیت می کنند.
و ، واقعا وجود یک مرد در خانه غنیمت است به آنها گفتم محمدآقا که از سوریه برگردد دست هایش را می بوسم. شهید محمد شالیکار ۴۷ ساله بود علیرغم ۵۰ درصد جانبازی وقتی در کربلا شنید به سوریه اعزام می شوند،
تا برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها با تروریست های تکفیری بجنگند ۰ سفر را نیمه کاره گذاشت و بر گشت تا از قافله جا نماند.(۳)
شهید مهدی ثامنی راد
از رزمندگان مدافع حرم بود که ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۴ در منطقه تل هور سوریه به شهادت رسید پیکر این شهید بیش از سه سال در منطقه ماند،
تا این که اوایل تیرماه ۱۳۹۸ تفحص شد و پس از تشییع در تهران و ورامین به خاک سپرده شد. این شهید بزرگوار، همرزم و همکار شهید محمد مولایی در تیپ امنیتی آل محمد (ص) بود.
شهید مولایی در سال ۱۳۸۹ آموزش چتربازی در اشتهارد کرج به شهادت رسیده بود. خوابی که شهید ثامنی راد دو هفته قبل از شهادت برای این پدر شهید تعریف کرده بود.
عنایت شهدا
پدر شهید: بعد از شهادت پسرم محمد عنایت و توجه شهدا را در زندگیام به وضوح می دیدم یکی از این عنایت ها توجه مسئولان امر به بنده و تجاربم در دوران دفاع مقدس بود.
آن زمان من فرماندهی گردان زرهی را در تیپ رمضان برعهده داشتم. همین تجربیات باعث شد از من دعوت کنند به عنوان مستشار به سوریه بروم و در جمع مدافعانه حرم حضور پیدا کنم.
رفت و آمدم به سوریه تقریباً شکل منظمی گرفته بود و همکاران از این موضوع مطلع بودند این را هم عرض کنم که من و پسر شهیدم محمد همکار بودیم و در یک پادگان خدمت میکردیم.
شهید مهدی ثامنی راد هم از دوستان و همرزمان پسرم بود، شنیده بودم که خیلی دنبال اعزام به سوریه است و به همین دلیل سراغ من را از همکاران گرفته است.
چون زیاد به منطقه رفت و آمد داشتم، دوستان فکر میکردند مسئولیتی دارم و جوانانی که مشتاق حضور در جبهه مقاومت اسلامی بودند، گاهی من را شرمنده ان همه عشق و اخلاص شان می کردند.
یک بار که از سوریه به ایران برگشته بودم شنیدم که آقای مهدی ثامنی راد خوابی در مورد پسرم محمد دیده است ، ودوست دارد ان را برایم تعریف کند.در پادگان پشت فرمان اتومبیل بودم که یک جوان به من نزدیک شد و سلام علیک کردیم خودش را معرفی کرد، مهدی ثامنی راد بود.
گفت می خواهم خوابی که در خصوص شهید مولایی دیده ام را برای شما که پدرش هستید تعریف کنم. چند روز پیش خواب دیدم در یک باغ بسیار سرسبز هستم، آنجا احساس خیلی خوبی داشتم.
انگار ندایی درونم می گفت مهدی حواست کجا ست؟ اینجا بهشت است ،در همین لحظه دیدم یک گروه از جوان های زیبا روی به طرفم می آیند چهره هایشان واقعا زیبا و جذاب بود، دیدم یک نفر در میانشان آشناست. دقت کردم محمد بود.
با خوشحالی جلو رفتم و با هم مصافحه گرمی کردیم. گفتم محمد اینجا چه کار می کنی؟ گفت ما اینجا هیچ غم و غصه ای نداریم، هر وقت هم که بخواهیم به دیدار مولایمان امام حسین علیه السلام ،حضرت ابوالفضل علیه السلام می رویم.
بعد به گوشه ای اشاره کرد. آن جا دو خیمه دیدم که انگار خورشید از بین آنها می تابید تمام نوری که در آن باغ بزرگ وجود داشت در مقابل نور آن دو خیمه ناچیز بود، به محمد گفتم چه می شود اگر مرا هم شفاعت کنی.
در پاسخ گفت ناراحت نباش خیلی طول نمی کشد که تو هم به ما ملحق می شوی .مهدی خوابش را تعریف کرد و من مبهوت حرفهای او شدم. عین خوابش را در ذهنم بارها مرور کردم.
اما نمی دانم چه شد که به تعبیر خواب فکر نکردم. چند روز بعد به سوریه برگشتم ،وقتی که برگشتم متوجه شدم مهدی چند روز بعد از اعزام من از طریق دیگری اقدام کرده و او هم به سوریه آمده است.
اما خیلی در جبهه نمانده و به شهادت رسیده است .وقتی این خبر را شنیدم تازه متوجه شدم حرف محمد در عالم خواب به چه چیزی اشاره داشته است.
او رُک و صریح به مهدی گفته بود که شهید میشود و کمتر از دو هفته بعد خواب مهدی با شهادتش در سوریه تعبیر شده بود.(۴)
شهید احمد مکیان
چند ماه مانده بود به ولادت احمد مادرش خوابی دیده بود که بعدا متوجهش شدیم، در یک باغ مشغول راه رفتن بودم که دو نفر در لباس سادات جلو آمدند و گفتند دخترم نگران شهید نباش.
گفتم اسمش شهید نیست، علی است آنها با لبخندی از من خداحافظی کردند. وقتی بیدار شد از من پرسید(پدرش) اسم بچه را می خواهی شهید بگذاری؟ گفتم نه اسم بچه احمد است.
آری او از همان ابتدا شهید بود و ما نمی دانستیم.(۵)
شهید تقی ارغوانی
تقی ارغوانی متولد ۱۳۵۳ یکی از کارمندان شهرداری منطقه ۲۱ تهران بود که برای دفاع از حریم اهل بیت ع داوطلبان عازم سوریه شد و توسط نیروهای تروریستی تکفیری در ۲۲ بهمن به شهادت رسید.
شهید ارغوانی نخستین شهید مدافع حرم شهرداری و یکی از عکاسان خبری بود که به صورت افتخاری با خبرگزاری های کشور در موضوعات مختلف همکاری داشت.
همسر شهید میگوید نخستین بار که شهید عزم رفتن کرد، زمانی بود که تصاویری از حضرت زینب را دید و چون علاقه بسیاری به من و فرزندم داشت از من کسب اجازه کرد،که
بنده هم با کمال میل موافقت کردم؛ مدت اولین ماموریت به ۴۳ روز رسید و ایشان به سلامت بازگشت، اما زمانی که برای بار دوم تصمیم به رفتن گرفت بنده راضی نبودم.
دلشوره عجیبی داشتم، به او گفتم که شما ادای دین خود را یکبار انجام داده اید، من راضی نیستم با هم خیلی صحبت کردیم شهید گفت چون شما راضی نیستی من هم دیگه در این رابطه صحبت نمیکنم.
من همان شب خواب دیدم که حرم حضرت زینب سلام الله از همه طرف در حال خراب شدن است، و بنده هم در آن حالت به گریه و ناله می پردازم در همان حال حضرت زینب آمدند و گفتند اگر می خواهید که حرم ما اهل بیت سرپا بماند،
در این راه باید خون و جان بدهید. که در این لحظه از خواب بیدار شدم و شهید هم از بیدار شدن من بیدار شد، و در همان لحظه خوابم را تعریف کردم و گفتم که من مخالفتی با رفتن شما به سوریه ندارم.
بنده همسرم را برای بار دوم با ایمان قاطع فرستادم، و زمانی که رفت مطمئن بودم که بر نمی گردد به همین دلیل از او خواستم که یک بار تمام خانه را دور بزند و تا جایی که می توانستم او را برای رفتن همراهی کردم.
شب قبل از میلاد حضرت زهرا سلام الله امسال اولین سالی بود که در کنارمان نبود، این هدیه را شهید در خواب به من دادند و گفتند تو برای حضرت زینب از حقت گذشتی، من هم از حضرت زینب سلام الله که در حالت خواب در پشت سر شهید بودن خواستم که تو را شفاعت کند.
هر زمانی که مشکلی داشتم و لب به سخن می گویم به شب نرسیده مشکلمان حل می شود، و می دانم که حضرت زینب سلام الله حواسش به خانواده های شهدای مدافع حرم است و همین بهترین اجرو پاداش برای ماست.(۶)
شهید مصطفی زاهدی
شهید زاهدی در سالهای اخیر به عنوان یکی از رزمندگان مدافع حرم در مبارزه با داعش و تکفیری ها به سوریه اعزام شد، و در درگیری با عناصر گروهک های تروریستی در منطقه البول کمال سوریه به شهادت رسید.
و به برادران شهیدش محمود و ماشاالله از شهدای جنگ تحمیلی پیوست.
دست نوشته شهید: بعد از شهادت پدرم یک دست نوشته ازایشان پیدا کردیم. پدرم این دست نوشته را دو سال قبل از شهادتش نوشته بود، گویا خواب شهادت را قبل از اذان صبح می بیند.
و بعد از بیدار شدن میرود در شاهزاده حضرت قاسم علیه السلام خوابش را به صورت مکتوب در دفتر شخصی اش می نویسد. این نامه محرمانه می ماند تا اینکه بعد از شهادتش ما متوجه شدیم.
اینطور نوشته بود: شب جمعه بود، دعای کمیل را در باب المراد حضرت قاسم بن علی النقی(ع) خواندم، بعد به گلزار شهدای هفت امامزاده رفتم. آنجا پایان دعای کمیل از من خواستن یارب یارب آخر دعا را بخوانم.
من هم در پایان دعا به حضرت ابوالفضل متوسل شدم. آن شب در عالم خواب دیدم در زمان جنگ هستم. البته با برادرم غلامرضا مثل قبل که در جنگ با هم بودیم به ما خبر دادند که عملیات است.
انگار که محل عملیات در کنار یک امام زاده بود. برادرم به من گفت که سریع حرکت کنم ولی من هنوز بند پوتینم رو نبسته بودم، که دیدم برادرم همراه عدهای دیگر سوار تویوتا شدند و به راننده گفتند،
حرکت کن کس دیگری نیست.داد زدم من اینجا هستم، چرا میگویید کسی نیست خودم را سوار بر ماشین دیدم البته به شکل دیگری بودم در همان حال یادم آمد که ممکن است با رفتن به عملیات شهید شوم،
و غسل شهادت نکردهام. به برادرم این مطلب را گفتم و او گفت سریع حرکت کن یک دفعه یادم آمد کسی که موقع جنگیدن به شهادت برسد حنظله غسیل الملائکه میشود.
از خواب که بلند شدم هنگام نماز صبح بود وضو گرفتم و به امامزاده قاسم رفتم آنجا اذان گفتم و نماز را خواندم.(۷)
شهید ذوالفقار حسن عزالدین
جوان ۱۷ ساله لبنانی بود که ۵ سال پیش در الغوطه شرقی در نزدیکی دمشق به اسارت گروه تکفیری داعش درآمد و به شهادت رسید این شهید بزرگوار اهل شهر صور لبنان بود،
و پس از زخمی شدن به وسیله انفجار مین، اسیر نیروهای تکفیری شد تروریستها پس از شکنجه روحی، وی را همچون مولایش حضرت اباعبدالله الحسین ع سربریدند.
شهریور ماه امسال بود که پدر و مادر این شهید لبنانی در حرم حضرت علی بن موسی الرضا با پدر و مادر شهید محسن حججی دیدار کردند، این نوجوان ۱۷ ساله به مادرش میگوید:
با توجه به خوابی که دیدم این آخرین ناهاری است که باهم میخوریم، مادر با ناراحتی اجازه تعریف خواب را نمی دهد. اما این گونه خواب را برای دوستانش تعریف می کند:
دو شب است که خواب می بینم روی سینه ام نشسته اند تا سرم را از تنم جدا کنن من فریاد میزنم و آن وقت است که امام حسین علیه السلام می آید و می گوید: نترس درد ندارد عزیز من! سر تو را خواهند برید.
همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را در بر خواهد گرفت .
اما چند روز بعد از این ماجرا درگیری شدیدی بین نیروهای داعش و رزمندگان مقاومت در اطراف حرم شریف حضرت زینب سلام الله رخ می دهد.
ذوالفقار حسن عزالدین همین رزمنده ۱۷ ساله حزبالله که از اهالی منطقه صور لبنان بود در این درگیری به شدت زخمی و بیهوش شده و به اسارت تکفیری ها در می آید.
عز الدین بعد از به هوش آمدن، در حالی که درد زیادی را تحمل میکرد، با سوالهای پیاپی تروریستها روبهرو میشود.
عز الدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری پاسخ می دهد و هدفش را از حضور در سوریه، حفاظت از حرم حضرت زینب سلام الله بیان می کند.
تروریست تکفیری پس از آن، سر از بدن این مجاهد راه خدا جدا کرده و او را همانگونه که مولایش اباعبدالله بشارت داده بود، با سری بریده به شهادت می رسانند. وقتی خبر شهادت این نوجوان قهرمان پخش شد،
مادر شجاع او نامهای خطاب به فرزند عزیز و گمنامش نوشت.او به ذوالفقار حسن عزالدین افتخار کرده و می نویسد: فرزندم ذوالفقار خدا تو را روسفید بگرداند همین طور که تو مرا در مقابل زهرا سلام الله رو سفید کردی.(۸)
شهید علی امرایی
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
زمانی که این نوشته را می خوانید من در جمع شما نیستم اگر به شهادت رسیدم به آرزوی دیرینه ام رسیده ام. من راضی نیستم که کسی در مراسم ختم من گریه و زاری کند،
چون مرگ در راه خداهیچ گریه ای ندارد، بلکه شادی دارد اشک نریزید چون در آخر خدا مرا خرید و جانم را در راه اهلبیت دادم و عاقبت بخیری که تمام اهل دل به دنبال آن هستند نصیبم شد.
نمی دانم چرا به دلم افتاده که از این سفر سالم برنمی گردم و دلم برای حرم حضرت رقیه سلام الله وحضرت زینب سلام الله خیلی تنگ است، و بیشتر از آن دلتنگ حرم اربابم ولی الان دیوانه حرمین شریف دمشق شده ام.
به این سفر می روم چون نیاز است، الان در آنجا باشم به خاطر آرامش دل حضرت زهرا سلام الله امیرالمومنین علیه السلام و امام حسین و امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام به سوریه رفتم تا به حضرت زینب سلام الله ثابت کنم (کلنا عباسک یا زینب)
حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی ع هستم و تمام زندگیم را از او دارم چون خواست تا اینگونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم که امام حسین علیه السلام از ضریح بیرون آمد و گفت:
تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من رو سیاه را خرید، پس گریه و زاری معنا نداره چون به وصال عشقم رسیدم.
با اینکه در راه خدا و اهل بیت کشته شدم باز هم مثل همیشه به دعای خیر پدر و مادر عزیزم نیاز دارم مرا از دعای خیر خود محروم نفرمایید و یک خواهش دیگر دارم.
می دانم سخت است ولی به خاطر من که آرزویم هست اگر در توان بود عمل کنید که در این راه جان باخته ام، می خواهم جلوی درب ورودی حرم حضرت زینب سلام الله یا حضرت رقیه سلام الله به خاک سپرده و دفن شوم و این آخرین درخواست من از شما پدر و مادر عزیزم است.
اگر این اتفاق افتاد با این امر مخالفت نکنید، چون عمری است که آرزویم خاک کف پای زائران حسین است، و خود این مقام که خاک پای زائران حضرت زینب سلام الله و حضرت رقیه سلام الله، آرزوی بزرگان است.
و اگر چاره داشتم و می شد می گفتم بدنم را دو قطعه کنید، و نیمی از آن را در حرم حضرت زینب و نیمی را در حرم حضرت رقیه سلام الله دفن کنید، و این آخرین خواهش من در دنیا از شماست.
سعی کنید روضه حضرت زهرا سلام الله را هر ساله و طبق سالهای قبل بگیرید و نگذارید چراغ این خانه خاموش شود زیرا برکت خانه و زندگی است.(۹)
شهید ابوالفضل سرلک
ابوالفضل سرلک مسئولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت اما دو روز پیش از شهادت به یکی از دوستانش گفته بود خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین آمده دنبالم میگه ابوالفضل آماده شو با هم بریم.
وی از ابتدای بحران سوریه در کنار حاج قاسم با تکفیری ها جنگید و سالها در عراق نیز به جهاد در راه خدا مشغول بود، همسرش که همراه دو فرزند خردسالش در شهر حلب زندگی میکردند،
بعد از اینکه خبر شهادت ابوالفضل را می دهند می گوید: اصلا از شنیدن خبر شهادت تعجب نکردم چون در حال جمع کردن وسایل بودم خودش دو روز پیش خواب دیده بود حاج قاسم آمده دنبالش.(۱۰)
شهید منصور عباسی
شهید منصور عباسی پیش از عزیمت به سوریه خواب عجیبی می بیند که همین خواب دلیل اصلی حضورش در جبهه سوریه می شود، شهید مدافع حرم از پاسداران انقلاب اسلامی و از رزمندگان و جانبازان دوران هشت سال دفاع مقدس بود.
که دهم آذرماه سال جاری در جریان پاکسازی شهر البو کمال سوریه به شهادت رسید هر بار پنهانی به سوریه می رفت ، می دانست اگر به ما بگوید اجازه رفتنش را نمیدهیم.
لذا رفت و از آنجا تماس می گرفت و خبر می داد که به سوریه رفته است دختر کوچک شهید عباسی می گوید عشق بین پدر و مادرم را تا به حال در جایی ندیده ام، همچنین بسیار به مادر بزرگم که در طبقه بالای منزل ما زندگی می کند احترام می گذاشت.
خواب عجیبی که منجر به شهادت شد. وی به خواب عجیبی که باعث شد پدرش به سوریه برود اشاره کرد و افزود: در فکر رفتن به سوریه نبود، اما یک خواب باعث شد برود.
خواب دیده بود راه سبزی جلویش هست که انتهای آن حرم حضرت زینب سلام الله قرار دارد، دوستان شهیدش را در خواب دیده بود که گفته بودن حاجمنصور مراقب باشد جا نمانی.
شهید علاقه زیادی به اهل بیت علیهم السلام داشت، دهه آخر ماه صفر در خانه اش روضه برپا بود. شهید هم در دوران دفاع مقدس و هم در رفت و آمد به سوریه جمع جانباز شده بود.(۱۱)
شهید محسن حججی
شهید مدافع حرم برای دیدن پدر و مادرم می رفتم، در بین راه نیت کردم برای خوشنودی قلب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دست پدر و مادرم را ببوسم، تپش قلب گرفتم،
رسیدم و خم شدم و دست مادرم را بوسیدم، دست پدر را هم بوسیدم، چقدر گستاخانه منتظر پاداش الهی بودم، شب در عالم خواب رویایی دیدم انچه در ذهنم ماند پیراهن مشکی نوکریم بود.
که مادر در عالم خواب به من گفت: ان شاءالله شهید شدی این پیراهن را برایم می آورند من هم گفتم ان شاءالله.(۱۲)
شهید سید کمال فاضلی
تو عملیات محرم مجروح شدم و دکترا ازمن قطع امید کردند، حضرت زهرا سلام الله آمده بودند به خوابم و فرموده بودند: پسرم تو شفا گرفتی فقط قول بده جبهه را ترک نکنی..
بعد از این خواب سر از پا نمی شناختم، تو عملیات خیبر، فرمانده گردان علی اکبر علیه السلام شدم از بس که حضرت زهرایی بودم اسم گردانم را به یا زهرا علیها السلام تغییر دادم.
شهید که شد، ایام فاطمیه بود و ترکش خورده بود به پهلویش..(۱۳)
شهید علی الهادی
یکی از دوستان صمیمی این شهید از وی تعریف کرد: دوستم شهید علی الهادی علاقه زیادی به شهید احمد مشلب داشت این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و اینطور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟ گفت: بله.
گفتم از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزء شهدا در لیستی که حضرت زهرا سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین می کند بنویسی.
شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟ گفتم: علی الهادی، شهید احمد مشلب گفت: این اسم برای من آشناست،من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهرا سلام الله علیها بود دیدهام و به زودی به ما ملحق خواهی شد.
این طور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد به شهادت رسید.(۱۴)
عبدالمهدی کاظمی
شهید کاظمی یک بار خوابی دیده بود. بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با آیت الله بهجت دیدار کنی.
همسرم به محضر نظر آیت الله بهجت شرفیاب می شود، تا خوابش را به ایشان بگوید. آقا هم دست روی زانوی عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟ همسرم گفته بود طلبه هستم.
ایشان فرموده بودند: باید به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. آیت الله بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟ گفته بود فرهاد. ابتدا اسم همسرم فرهاد بود.
ایشان فرموده بودند: که حتماً اسمت را عوض کن، اسمتان را یا عبدالصالح یا عبدالمهدی بگذارید. آیت الله بهجت فرموده بودند: شما در تاجگذاری امام زمان عجل الله به شهادت خواهید رسید.
وقتی عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد، با هم رفتیم گلستان شهدا و سر مزار شهید جلال افشار گفت می خواهم یک مسئله را برای شما در میان بگذارم،
تا زنده ام برای کسی بازگو نکنید، بین خودم و خودت و خدا بماند. عبدالمهدی گفت شما در جوانی من را از دست می دهید، من شهید میشوم.
ایشان معتقد بودند امام خامنه ای نائب امام زمان عجل الله هستند. و اطاعت از ایشان واجب است. وقتی فهمیدم که می خواهدبه دفاع از حرم برود ،گفتم فکر بچهها را کردی که می خواهی بروی من اجازه نمیدهم که بروی.
ایشان در پاسخ گفت : روز قیامت می توانی به چشمان امام حسین علیهالسلام نگاهی بیندازی و بگویی که من نگذاشتم؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم و سرم را پایین انداختم.
عبدالمهدی یک بار اعزام شد. یک هفته قبل از اعزام شد در مرخصی بود که خبر شهادت مسلم خیزاب را به ایشان دادند. اشک میریخت و می گفت خوش به سعادتش عاقبت بخیر شد، خدا من را هم عاقبت بخیر کن.
خواب دوستش شهید خیزاب را دیده و خیزاب گفته بود: ان لحظه که تیر خورده بودم و داشتم جان می دادم امام حسین علیه السلام آمد و دست راستش را گذاشت روی قلبم.
چون همسرم هنگام غسل و کفن شهید خیزاب در گوشش گفته بود دعا کن من هم شهید شوم، شهید خیزاب در خواب همسرم گفته بود: عبدالمهدی شهادت خیلی شیرین بود. شربت شهادت را خوردم،
و همانجا که در گوشم گفتی و از من خواستی که به امام حسین علیه السلام بگویم شهید شوی، حضرت زهرا سلام الله برات شهادت را امضا کرد. هر کس میخواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پای شهادتش را امضا میکند.
همسرم قبل از اربعین به سوریه رفت. ماه محرم بود. به من گفت برو و در مراسم امام حسین شرکت کن که ایشان گره های کور را باز می کند. امام حسین علیه السلام خیلی باب الحوائج است.
می گفت حدیث کسا بخوانید تا ما شهری را که در محاصره است آزاد کنیم. قبل از شهادتش خواب دیدم که رفتم حرم حضرت زینب سلام الله تمام عکس شهدا را در حرم چسبانده بودند.
خانمی آنجا بود که روبنده داشت از این خانم پرسیدم که اینها عکسها چه کسانی هستند؟ ایشان گفت: عکس شهدای کربلا، و بعد هم گفت اینها بسیار عزیز هستند در میان عکسها تصویر عبدالمهدی من هم بود.
خیلی نگران شدم تا اینکه خبر شهادت را به من دادند. عبدالمهدی در شب تاجگذاری امام زمان عجل الله همان طور که آیت الله بهجت فرموده بودند به شهادت رسید.
بعد از شهادتش خواب دیدم که پشت سر امام زمان عجل الله می رود و از این که در کنار امام حسین است، بسیار خوشحال بود. می گفت من زندهام فکر نکنید که مرده ام هیچ وقت ناشکری نکنید. هر مشکلی داشتید من برا یتان حل می کنم.(۱۵)
منابع:
۱- سوره روم ایه ۲۳
۲- سوره انعام ایه ۹۶
۳- سوره غافر ایه ۶۱
۲-۱ تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۹.
۳-۱ انبیاء/سوره۲۱، آیه۹.
۴- زمر/سوره۳۹، آیه۴۲.
۵- کنزالعمال، خ۳۹۳۲۱.
۶- غررالحکم و دررالحکم.
۷- انعام/سوره۶، آیه۶۰.
۸- شهید مطهری، مرتضی، زندگی جاوید یا حیات اخروی، ص۱۸.
۹- مستدرک الوسائل، ج۵، ص۱۱۷، روایت ۵۴۶۹.
۱۰- بحار الانوار، ج۶۱، ص۳۱.
۱۱-بحار الانوار، ج۱۰، ص۹۱.
۱۲- تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۴۸۸.
۱۳- مستدرک الوسائل، ج۵، ص۱۲۳، روایت ۵۴۶۹.
۱۴- بحار الانوار، ج۹، ص۲۸۶.
۱۵- بحار الانوار، ج۹۳، ص۳۶۰.
۱۶-بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۸۳.
۱۷- بحار الانوار، ج۹۶، ص۲۹۴.
۱۸- نهج البلاغه، ج۱، ص۳۳۸، حکمت ۱۴۵.
۱۹- بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۴.
۲۰- بحار الانوار، ج۲، ص۲۲.
۲۱- بحار الانوار، ج۲، ص۲۵.
۲۲- بحار الانوار، ج۷۰، ص۱۸۱.
۲۳- بحار الانوار، ج۷۸، ص۱۴.
۲۴- بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.
۲۵- کنزالعمال، خ۳۹۳۲۱.
۲۶- انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۸ – ۷۹.
۲۷- انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۰.
۲۸- یوسف/سوره۱۲، آیه۶.
۲۹- صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۵.
۳۰- یوسف/سوره۱۲، آیه۴.
۳۱- طه/سوره۲۰، آیه۳۹.
۳۲- انفال/سوره۸، آیه۴۳.
۳۳- فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.
۳۴- اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰.
۳۵- یونس/سوره۱۰، آیه۶۴.
۳۶- بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۷۷.
۳۷-بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۸۰.
۳۸- بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۷۸.
۳۹-بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۹۲.
۴۰- بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۷۷.
۴۱- بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۸۲.
۴۲- بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۹۵.
۴۳- بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۸۲.
۴۴- بحار الانوار، ج۶۱، ص۱۹۱.
۴۵- بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۹۵.
منابع شهدای مدافع حرم:
۱- جامعترین کانال معرفی امام خامنه ای
۲- شهیدای مدافع حرم :محمدمسرور
منبع : گزارش گلستان
۳- شهید محمدشالیکار
منبع: خبرگزاری فارس گروه حماسه ومقاومت
۴- شهید مهدی ثامنی راد
منبع: روزنامه جوان
۵- شهید احمد مکیان
منبع: کتاب سندگمنامی زندگی وخاطرات شهید
۶- شهید مدافع تقی ارغوانی
منبع: خبرگزاری تسنیم
۷-مصطفی زاهدی، راوی فرزند شهید
منبع : نوید شاهد اصفهان
۸-شهید ذوالفقار حسن عزالدین
منبع: کتاب فدائیان ولایت کاری ازگروه شهید ابراهیم هادی
۹-شهید علی امرائی راوی همرزم شهید
منبع: گروه فرهنگی جهان نیوز
۱۰- شهید ابوالفضل سرلک
منبع: حلقه وصل
۱۱- شهید منصور عباسی
منبع: گفتگوی خبری حماسه وجهاد دفاع پرس
۱۲- شهید محسن حججی
منبع: دست نوشته شهید درصفحه ۶الی ۱۹ دی یادگار۱۳۹۵
۱۳-شهید سید کمال فاضلی
منبع : ندارد
۱۴- شهید علی الهادی
منبع : ندارد
۱۵- شهید عبدالمهدی کاظمی
منبع: روزنامه جوان
برداشتی از اداب خواب دراسلام دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم