مشاهده تعبیر خواب توفیق زیارت
تعبیر خواب توفیق زیارت چیست ؟
سلام من خواب حرم حضرت معصومه س را دیدم که ابتدا درب آینه کاری وگلدسته ها را نگاه کردم و تشخیص دادم که این مدل زیارتگاه حرم حضرت معصومه س است من خیلی بی بی را دوست دارم و در خواب هم از دیدن حرم دلم شاد شد ۲تا از خواهرزاده هام همراهم بودند وارد حرم که شدیم ۳تا مرد هیکل دار و ترشرو را دیدم که اجازه و توفیق زیارت قبر بی بی را به بنده ندادند بسیار هیکلی و اخمو بودن اما ۲تا خواهر زاده هام وارد شدند و نترسیدند و از درب دیگر خارج شدند من هم نگران شدم به اون مردها گفتم الان الان بچه ها گم میشوند و اینها دست من امانت بودند اما آنها با همان اخم و ترشرویی هیچ همکاری ای با من نکردند حالتی هم که محل قبر و این ۳مرد وجود داشت آنها ذوی سن و بالا بودند و من از پایین باهاشون صحبت میکردم، ممنون میشوم تعبیر بفرمایید
نگران گم شدن بچه ها متاهل
تعبیرخواب :
تعبیر خواب توفیق زیارت ان شاالله خیر است .
زیارت
زیارت درروایات : امام صادق علیه السلام فرمود: «برای خداوند حرمی است وآن مکّه است. برای پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم حرمی است وآن مدینه است، برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است. برای ما حرمی است وآن شهر قم است. به زودی، زنی از فرزندان من به نام فاطمه، درآن شهر مدفون خواهد شد که هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود»
در مورد دیگر فرمود «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ؛ کسی که او را از روی معرفت به شأن و مقامش، زیارت کند، پاداش او بهشت است.»
مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که معصومه(س) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.
در این روایت پاداش زیارت قبر شریف حضرت معصومه(س)، برابر پاداش زیارت حضرت رضا(ع)، امام معصوم قرار داده شده است، زید شحام از امام صادق(ع) پرسید: پاداش کسی که یکی از شما را زیارت می کند چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «کمن زار رُسْولَ اللهِ؛ مانند کسی است رسول خدا(ص) را زیارت نموده است.
ارادت شما به بی بی حضرت معصومه (س) سبب شده تا در رویا مشرف به حرم شوید . اما اینکه چرا به شما اجازه ورود و زیارت داده نشده چند نکته حائز اهمیت است :
اول : با توجه به خصوصیات بارز ایشان و ثوابی که برای زیارت شان نقل شده ، بررسی کنید که چه ویژگی از شما سلب شده تا توفیق زیارت نیافتید ؟!!!
دوم : مردان هیکلی و ترشرو که از ورود شما جلوگیری کردند،موانعی هستند که سبب عدم حضور میشوند . موانعی که در بسیاری از مواقع در درون خود ماست . اعمال و رفتاری که مناسب نبوده و یا نداشتن خوشرویی ، زبان تند ، عصبانیت های بی جا ، . . .
قرآن کریم : فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى، وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى، وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى، وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنى، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرى»؛ (لیل / ۵تا ۱۰) (امّا آن کس که [در راه خدا] انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد، و جزاى نیک [الهى] را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانى قرار مى دهیم، امّا کسى که بخل ورزد و [از این راه] بى نیازى طلبد، و پاداش نیک ]الهى] را انکار کند، بزودى او را در مسیر دشوارى قرار مى دهیم)
در این آیات خداوند برای «توفیق الهی» سه عامل را بیان داشته است که عبارتند از: انفاق، پرهیزگاری و تصدیق جزاهای الهی و همچنین عوامل سلب توفیق را بخل، بی نیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی می داند .
گاه مجازاتها که نتیجه گناهان انسان است، به شکل سلب توفیق نمود پیدا می کند . دعاهایی مبنی بر توفیق یافتن است : اللهم ارزقنی توفیق الطاعۀ و بعد المعصیۀ…» و …
شاید گفته شود چرا این توفیقات شامل حال گروهى مى شود، در حالى که گروه دیگرى از آن محروم مى گردند؟ باید گفت در حقیقت انجام عمل خیر، سبب توفیق الهى مى گردد، و انجام اعمال شرّ، توفیق را از آدمى سلب مى کند .
امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: «من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزء بنفسه»؛ (هرکس از خدا توفیق مسألت کند، در حالیکه کوشا و تلاشگر نیست، خود را به استهزاء گرفته است).
قرآن کریم : فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى، وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى، وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى، وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنى، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرى»؛ (لیل / ۵تا ۱۰) (امّا آن کس که [در راه خدا] انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد، و جزاى نیک [الهى] را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانى قرار مى دهیم، امّا کسى که بخل ورزد و [از این راه] بى نیازى طلبد، و پاداش نیک ]الهى] را انکار کند، بزودى او را در مسیر دشوارى قرار مى دهیم)
توفیق داشتن در آیات
در این آیات خداوند برای «توفیق الهی» سه عامل را بیان داشته است که عبارتند از: انفاق، پرهیزگاری و تصدیق جزاهای الهی و همچنین عوامل سلب توفیق را بخل، بی نیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی می داند .
گاه مجازاتها که نتیجه گناهان انسان است، به شکل سلب توفیق نمود پیدا می کند . دعاهایی مبنی بر توفیق یافتن است : اللهم ارزقنی توفیق الطاعۀ و بعد المعصیۀ…» و …
شاید گفته شود چرا این توفیقات شامل حال گروهى مى شود، در حالى که گروه دیگرى از آن محروم مى گردند؟ باید گفت در حقیقت انجام عمل خیر، سبب توفیق الهى مى گردد، و انجام اعمال شرّ، توفیق را از آدمى سلب مى کند .
یکی از عوامل دیگر توفیق، دعا است. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «علیک بالاستعانۀ بالهک و الرغبۀ الیه فی توفیقک»؛ (یعنی برتوست که از خدایت کمک بگیری و توفیق را از او طلب کنی).
عامل دیگر، نصیحت پذیری و موعظه است. زیرا ممکن است حتی کسانی که اهل عبادتند گاهی دچار کم رغبتی شوند، که در این حالت، نیاز به عوامل دارند که نشاط عبادت را به آنها بازگرداند و موعظه می تواند بسیار کارساز باشد حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «من اکبر التوفیق الأخذ نصیحۀ»؛ (بزرگترین توفیق برای انسان پذیرش نصحیت است .
عوامل دیگری نیز برای توفیق بیان شده است، مانند: علم، مطالعۀ زندگی علماء و خوبان، مال حلال، توبه و استغفار، تلاش و پشتکار، حسن خلق، همنشین خوب، اخلاص، نظم و برنامه ریزی، توسل و …
از عوامل سلب توفیق نیز علاوه بر بخل، بی نیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی
سرعت تأثیرکار بد در آدمی از سرعت تأثیر چاقو در گوشت بیشتر است) از عوامل دیگر در سلب ایمان می توان به حب دنیا اشاره کرد. زیرا اصل همه خطورات قلبی که انسان را از یاد خدا باز می دارد، و به خود مشغول میسازد، محبت به دنیا و اشتغال به آن است. خداوند می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون»؛(منافقون / ۹ ) (ای اهل ایمان مبادا هرگز، مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل سازد و البته کسانی که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند، آنها به حقیقت زیانکاران عالمند)
یکی دیگر از عوامل سلب توفیق طبق روایات، اشتغال به لغویات است. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «من اشتغل بما لا یعنیه فاته ما یعنیه»؛ (هرکس به امور بیهوده بپردازد، امور سودمند را از دست می دهد)،
عامل دیگر سلب توفیق، غفلت و شرکت در مجالس گناه یا… می باشد. چنانکه امام سجاد(علیه السلام) در دعاى ابوحمزه، به هنگام مناجات با خدا، عرض مى کند: «او لَعَلَّکَ رَأَیْتَنى آلِفُ مَجَالِسَ البَطَّالِینَ فَبَیْنى وَ بَیْنَهُم خَلَّیْتَنى»؛ (شاید مرا علاقه مند به مجالس غافلین دیدى و مرا در میان آنها رها ساختى).
برخی از دیگر عوامل سلب توفیق هم عبارتند از: تنبلی و کسالت، همنشین بد، حرام خواری، کفران نعمت، غفلت
عدم توفیق زیارت لزوما به معنای نقش منفی انسان یا نخواستن امام علیه السلام نیست و مانند سایر امور دیگر عوامل گوناگونی دارد که برخی از آنها به خودمان بر میگردد و برخی هرگز به نقش منفی خودمان بر نمیگردد که در این صورت دوم هر نفسی که از روی حسرت زیارت می کشیم ثواب زیارت دارد .
گاه برای فردی که از ایمان بالایی بهره دارد ،موارد جزیی نیز توفیق زیارت را سلب مینماید. خداوند هر نفسی را به اندازه وسعت وجودی وی مجازات و یا پاداش می دهد . «لا یُکَلِّفُ اَللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»(بقره / ۲۸۶)
گاه در زندگی و روابط همسران موارد جزئی به وجود می آید که نیاز به اصلاح دارد .
سوم : خواهر زاده های شما ، در صورتی که سن کمی داشته باشند به علت فطرت بچگی توفیق پیدا کردند و یا همانطور که گفته شد اسباب زیارت برایشان ایجاد شده بود .
چهارم : امانتی است که به دست شما سپرده شده بود . بچه ها ممکن است نمادی از فطرت الهی است که از طرف خداوند در هر کسی نهاده شده و به امانت به او داده می شود ، پس باید در حفظ امانت کوشا باشید .
نگرانی شما حاکی از ایمان و ارادتی است که به حضرت دارید . نگرانی نشان می دهد که دغدغه مند هستید و از عدم توفیق زیارت ناراحت شدید .
موارد را بررسی کنید تا ان شاالله هر چه زودتر توفیق زیارت واقعی و با معرفت نصیبتان شود . خداوند بسیار بخشنده و مهربان است .
در پناه خداوند باشید . التماس دعا